به هوای اینکه اینجا میشود راحت و بیدردسر عکس گذاشت این صفحه را باز کردم.بعد از چند ماه همان اتفاقی افتاد که ظاهرا دیگر به آن عادت کردیم: استفاده از فیل - تر برای دیدن عکسها.
به آرشیو اگر سری بزنید یکسری نوشته میبینید که تنها با دیدن عکسهایش معنی کامل خود را می رساند و حالا جای آن تصاویر یک ضربدر کوچولوی قرمز است. لابد باید معنی جدیدی از ترکیب آن متنها و ضربدرها برای خودمان بسازیم.خدا را چه دیدید شاید زد و جواب داد، فعلن که اوضاع قضا قورتکی است و میشود از ربط دادن چیزهای بیربط به هم سرتوی سرها در آورد.
القصه...
از آن واقعه به بعد، عکسهایم را در صفحهی دیگری به نام Usefilm می گذارم و لینکش را برای شما اینجا.
رنگین کمان
مرد صحرا
صندلیهای سبز
و حالا فهمیدم که کوچکترین استعدادی برای اسم گذاری عکسهایم ندارم.عجب!
به آرشیو اگر سری بزنید یکسری نوشته میبینید که تنها با دیدن عکسهایش معنی کامل خود را می رساند و حالا جای آن تصاویر یک ضربدر کوچولوی قرمز است. لابد باید معنی جدیدی از ترکیب آن متنها و ضربدرها برای خودمان بسازیم.خدا را چه دیدید شاید زد و جواب داد، فعلن که اوضاع قضا قورتکی است و میشود از ربط دادن چیزهای بیربط به هم سرتوی سرها در آورد.
القصه...
از آن واقعه به بعد، عکسهایم را در صفحهی دیگری به نام Usefilm می گذارم و لینکش را برای شما اینجا.
رنگین کمان
مرد صحرا
صندلیهای سبز
و حالا فهمیدم که کوچکترین استعدادی برای اسم گذاری عکسهایم ندارم.عجب!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر