«مگر چند بار به دنیا آمدهایم
که اینهمه میمیریم؟
...
بیهوده مشت به شیشههای این قطارمیکوبی!
بیهوده صدایت را
به آنسوی پنجره پرتاب میکنی
ما
بازیگران یک فیلم صامتیم.»
*تیتر و اشعار از گروس عبدالملکیان از مجموعه شعر «سطرها در تاریکی جا عوض میکنند»
که اینهمه میمیریم؟
...
بیهوده مشت به شیشههای این قطارمیکوبی!
بیهوده صدایت را
به آنسوی پنجره پرتاب میکنی
ما
بازیگران یک فیلم صامتیم.»
*تیتر و اشعار از گروس عبدالملکیان از مجموعه شعر «سطرها در تاریکی جا عوض میکنند»
۱ نظر:
همین که بازیگریم خودش درد بزرگی است. اگر دادزن میوه فروشی یک فیلم صامت هم نقشمان باشد که دیگر تکلیف معلوم است.
ارسال یک نظر